آمریکا
رمان «آمریکا» تصویری متفاوت از سرزمین موعود را ارائه می‌دهد و به نوعی نقدی است بر رویای آمریکایی که در آن، کارل، شخصیت اصلی، با چالش‌های بوروکراتیک و اجتماعی روبه‌رو می‌شود. این اثر، که به دلیل ناتمامی‌اش همچنان نیمه‌کاره باقی مانده، به بررسی احساسات و بحران‌های روانی کارل در دنیای جدید می‌پردازد. کافکا که هرگز پایش به آمریکا نرسید، با تخیل غنی خود، تصوری از این سرزمین به دست می‌دهد که پر از تناقضات و ابهام‌هاست.
داستان حول محور کارل روسمن، جوانی است که به دلیل اشتباهی که در خانواده مرتکب شده، به آمریکا فرستاده می‌شود. خانواده‌اش، که از رفتار او خشمگین هستند، او را به این سفر پرماجرا می‌فرستند تا از شر او خلاص شوند و او را به سرزمین جدیدی بفرستند. در این سفر، کارل با دایی ثروتمندش در نیویورک ملاقات می‌کند و مدتی را در کنار او به سر می‌برد. اما این حمایت نیز مدت زیادی دوام نمی‌آورد و دایی او را ترک می‌کند. کارل که حالا به شدت از نظر مالی و اجتماعی آسیب‌پذیر است، با دو جوان فرانسوی و ایرلندی آشنا می‌شود که او را به جمع خود می‌پذیرند. اما این رابطه‌ها نیز به‌زودی به مشکلی تبدیل می‌شود و کارل را در مسیرهای دشوار و پیچیده‌ای قرار می‌دهد.

درباره نویسنده
فرانتس کافکا، نویسنده چک‌تبار، در سوم ژوئیه ۱۸۸۳ در پراگ متولد شد و در سن ۴۰ سالگی بر اثر بیماری سل درگذشت. کافکا در طول زندگی کوتاه خود، درگیری‌های عمیق روحی و جسمی را تجربه کرد که به وضوح در آثارش انعکاس یافته است. او پس از گذراندن سال‌هایی از عمر خود در نظام آموزشی و دریافت دکترای حقوق به کار اداری پرداخت، اما همواره از زندگی حرفه‌ای خود راضی نبود.
او هرگز ازدواج نکرد، هرچند که چندبار نامزد کرد که هیچ‌کدام به ازدواج ختم نشد. کافکا به بررسی وضعیت بشر و تجربه‌های انسانی در دنیایی متناقض و بی‌رحم می‌پردازد. از برجسته‌ترین آثار او می‌توان به «مسخ»، «محاکمه» و «قصر» اشاره کرد.

گشتی در کتاب
کارل اغلب شگفت‌زده می‌دید که دیگران با وضع فعلی خود کنار آمده‌اند. آن‌ها شخصیت موقتی خود را اصلاً احساس نمی‌کنند. آسانسورچی مسن‌تر از بیست سال به هیچ وجه پذیرفتنی نبود و متوجه ضرورت تصمیم‌گیری در مورد شغل آینده‌اش نیستند. با دیدن سرمشقی همچون او، حاضر نیستند فراتر از داستان‌های پلیسی که به صورت جزواتی کثیف و پاره پوره تخت به تخت میانشان می‌گشت، چیزی بخوانند.